۱۳۸۸ مرداد ۲, جمعه

شوی اعترافات

بر اساس قوانین جاری در همه کشور ها ، اولین وظیفه حاکمیت ،تامین امنیت شهروندان است.مقوله امنیت با بهره گیری از توان فرهنگی کشور ، پلیس ، سیستم های امنیتی و اطلاعاتی و نهاد قضاوت برقرار شده و مردم با پرداخت مالیات از آن بهره مند می شوند.مسلما پیش گیری از وقوع جرم بهترین راه برای حفط امنیت بوده و در سراسر جهان سعی بر واکسینه کردن جامعه در برابر جرمهای عادی و سازمان یافته میشود چراکه امن تر و کم هزینه تر است.
اما در ایران چندان از تجربه دنیا در امر ایجاد امنیت استفاده نمی شود و معمولا دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی وقتی دست بکار میشوند که جرمها اعم از سازمان یافته و یا معمولی اتفاق افتاده و قرار بر پیدا کردن عوامل و دست اندکاران است . نمونه این واکنش ها را می توان در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری دید.در این حوادث پس از نماز جمعه آقای خامنه ای که در آن استفاده از نیروی قهری مجاز دانسته شد ،بر اساس آمار سازمان های ذیربط بیش از 30 نفر کشته و 1032 نفر بازداشت شدند و قرار است به زودی اعترافات گروهی از بازداشت شدگان پخش تلویزیونی شود .اما نگاهی به این 5 هفته و فعالیت این نهاد های امنیتی نکاتی را به ذهن متبادر می کند.

اول :چنانچه فرض کنیم تمام اعتراضات پس از انتخابات آشوبگری و اغتشاش بوده و توسط خارجیان و برخی سفارت های اروپایی (به غیر از روسیه) انجام شده است ، پس در این فرآیند حضور وزارت اطلاعات و سایر سیستم های اطلاعاتی که وظیفه پیشگیری از وقوع جرم را دارند کجاست؟آیا این نهاد ها نباید با پیش بینی به موقع نسبت به وقوع این جرایم عکس العمل نشان می دادند؟ آیا مردمی که با مالیات آنها چنین دستگاه عریض و طویل اطلاعاتی و امنیتی ایجاد شده نباید نسبت به عملکرد ضعیف آنها در حوادث اخیر سئوال کنند؟ آیا این نهاد های امنیتی نباید پاسخگوی خون به ناحق ریخته شده دهها جوان ایرانی در این حوادث باشند؟
دوم : فرض می کنیم تمام اعترافاتی که قرار است پخش شود درست بوده و بدون شکنجه و در شرایط عادی گرفته شده و زندانیان بدون حضور طولانی در سلول انفرادی وشکنجه ، در حضور وکیل و در بهترین شرایط علیه خود و تمام عقایدیشان اعتراف کردند.سئوال اینست که کارشناسان محترم امنیتی کشورتا کنون از این اطلاعات چه استفاده ای برده اند؟آیا این اطلاعات باعث جلوگیری ازوقوع جرایم مشابه در کشور شده است؟اگر این اعترافات نیتجه ای داشته که می بایست به مردم گزارش شود و اگر هم بی نتیجه بوده که نیازی به این همه بگیر و ببند نیست.یادآوری می کنم که پروژه های اعترافات و تواب سازی از سال 60 با شوی اعترافات آیت الله شریعتمداری آغاز شده و همچمنان ادامه یافته است اما تاکنون هیچ نهادامنیتی و اطلاعاتی کشور گزارشی مبنی بر جلوگیری از بروز وقایع مشابه بر اساس این اطلاعات نداده است.

اما طنز مستتر در این اعتراف گیری ها ، آزادی این افراد پس ازپخش اعترافات تلویزیونی آنهاست.بطور مثال خانم هاله اسفندیاری و سایر افرادی که بهمراه ایشان دستگیر شدند علیرغم تمام اعترافات و اقرار به همکاری با بنیاد های تحقیقاتی آمریکایی ، چند روز پس از اعترافات به خوبی و خوشی آزاد شده و با اولین پرواز راهی آمریکا میشوند! و مشخص نمی شود که بالاخره ایشان مرتکب جرمی علیه امنیت ملی کشور شده اند یا بی گناه بوده اند.اگر مجرمند ، چرا آزاد میشوند و اگر بی گناهند پس به چه انگیزه ای این همه علیه خود و سایرین اعتراف کردند؟

متاسفانه طنز تلخ دیگر، رفتار یک بام و دو هوا با مجرمان است.از آنجاییکه سیاست خارجی ایران بر اساس عزتمندی است ! بدون استثنا تمام متهمانی که به نوعی تابعیت و وابستگی به کشور های خارجی دارند در بهترین شرایط نگهداری شده وبا اولین اظهارات مسئولان کشور متبوعشان آزاد می شوند ، که در حوادث اخیر می توان به آزادشدن کارمندان سفارت انگلیس اشاره کرد ، اما اسرای داخلی که جز خدا حامی دیگری ندارند از این مهرورزی ها بی نصیبند .

۳ نظر:

  1. سلام ممنون که سر زدی مشکلی نیست هرقت مطلبی داشتی که باید اطلاع رسانی بشه بهم خبر بده تا بعد از بررسی اون توی وبها بذارمش...

    پاسخحذف
  2. سالم. مرسي اومدي پيش من.
    اگر ها بسيار است دوست من. همانطور كه خود و ديگران ميدانيم اين ها همگي چيزي جز بازي قدرت نيست!!! ما هم در اين بين خواهان آزادي و پس گرفتن رايمان هستيم. خواهان رئيس جمهور اصليف مير حسين موسوي...

    پاسخحذف
  3. مهم اینه که سال 60 درصد مردمی که این اعترافات رو میپذیرفت خیلی بیشتر از الان بود...

    پاسخحذف