۱۳۸۸ مهر ۲, پنجشنبه

احمدی نژاد در نیویورک

چهار سال و اندی از روی کار آمدن دولت محمود احمدی نژاد می گذرد اما این بار پنجمی است که وی برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل راهی نیویورک می شود.این در نوع خود به یک رکورد شکنی می ماند که رئیس یک دولت در تمام مجامع عمومی سازمان ملل در زمان تصدی گری خود حاضر شده و در تمام آنها نیز به سخنرانی بپردازد.شاید حتی رئیس جمهور های کشور آمریکا که سازمان ملل را در یکی از شهر های خود دارد نیز به اندازه احمدی نژاد در سازمان ملل سخنرانی نکرده باشند.
علاوه بر کمیسیون های تخصصی که به عنوان برنامه های جانبی این نشست ها برگزار شده و کشورهای ذینفع در آن به بیان راهکار های خود می پردازند ، سخنرانی در نشست عمومی از چند شکل بیرون نخواهد بود.اول آنکه کشورهای متقاضی جهت ادای سخنرانی می بایست حرفی جذاب و راهگشا برای حال و روز جهان داشته و این راه حل بتواند نسخه شفابخشی برای دردهای مشترک جهانیان باشد.بطور مثال در اوج درگیری های 11 سپتامبر و جنگ افغانستان ، محمد خاتمی با سخنرانی در این مجمع از گفتگوی تمدن ها سخن راند و سران جهان را وادار به تشویق و تبعیت از ایران نمود.
گروه دیگری که معمولا در این نشست ها حاضر می شوند ، سران کشورهایی هستند که در آنها پیش از برگزاری نشست سازمان ملل انتخابات برگزار شده و به تازگی به کرسی ریاست برگزیده شده اند .این گروه برای حضور در مجمع و ملاقات با همتایان خود به نیویورک آمده تا ضمن آشنایی با روسای سایر کشور ها ، برنامه هایی را برای تقویت مناسبات سیاسی و اقتصادی خود دنبال کرده و در کنار همه این ملاقات ها احتمالا با سران کشورهای قدرتمند و در راس ایشان ایالات متحده آمریکا ملاقاتی داشته و از این نزدیکی برای کشور و منافع ملی خود توشه ای بربندند.
گروه سومی که به عرضه نظرات خود در این مجمع می پردازند کشورهای قدرتمند اقتصادی و سیاسی هستند.ایشان برای ماندن در این جایگاه می بایست علاوه بر کار وتلاش فراوان در داخل ، عرصه های بین المللی را نیز رصد کرده و برای مناطق مختلف جهان برنامه های خود را اعلام دارند.بطور مثال در موضوع بحران اقتصادی که هم اینک مبتلابه اکثر کشورهای جهان است ، مجمع عمومی محل بسیار مناسبی برای بیان نظرات کشورهای قدرتمند اقتصادی است تا ضمن بیان نظرات خود ، از کشور های دیگر نیز برای رفع آن ، همکاری و مساعدت طلبیده شده و در جمعی رسمی نسبت به ارائه برنامه های تفصیلی برای برخورد با آن اقدام شود.
با اندکی مداقه می توان دریافت که ایران در هیچکدام از گروهای فوق قرار ندارد.احمدی نژاد که ظاهرا در قالب نماینده مردم ایران در این نشست شرکت جسته است ، نه پیشنهاد جدیدی برای جهان دارد ، نه مقام تازه انتخاب شده و ناشناخته ای است که در صدد استفاده از این فرصت برای معرفی و آشنایی با دیگران باشد ، ضمن آنکه موضع گیری های وی در این سالها چنان چهره ای از او ساخته که اساسا نیازی به معرفی ندارد ونه آنکه ایران از نظر اقتصادی و سیاسی در جایگاهی است که بتواند برای گرفتاری های مبتلابه دنیا راه حل ارائه دهد.
اما انگیزه احمدی نژاد از حضور مداوم در نیویورک چیست؟
به اعتقاد راقم این سطور احمدی نژاد نه تنها در ایران همواره نقش حاشیه سیاست داخلی کشور را بعهده داشته ، در سطح بین الملل نیز به سان حاشیه ای خبر ساز عمل می کند.وظیفه احمدی نژاد ، حضور مستمر در مجامع بین المللی در هر سطحی و بدون در نظر گرفتن اصول دیپلماتیک است تا بتواند از این فرصت ها برای حاشیه سازی و غبار آلود کردن فضا بهره برده و افکار عمومی جهان را از مسائل اصلی مورد مناقشه منحرف کند.
اما این سیاست مدتهاست که رنگ باخته و کارآیی خود را مخصوصا با روی کار امدن اوباما در آمریکا کاملا از دست داده است.اوباما در اقدامی کاملا حساب شده ، همه انتخاب ها را به زمین ایران انداخت و از ایران خواست برای گفتگوی مستقیم اقدام کند و برای پیشنهاد خود نیز زمان مشخصی قائل شد.حال این ایران است که برای مواجهه با این پیشنهاد راه درست را انتخاب کند .
تجربه نشان داده که انتخاب راه غلط و در زمان غلط همان چیزی است که احتمال برگزیده شدن آن توسط رهبران ایران به شدت محتمل است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر