۱۳۸۸ مهر ۵, یکشنبه

دریا...


دریا بودم.هوای لطیف گیلان و باران پائیزی تالش و مه غلیظ در مسیر ارتفاعات سبز اسالم به خلخال با وجود سفرهای تقریبا هر ساله باز جذابیت خود را برای من از دست نداده و در هر بار دیدار، عشقم را به این آب و خاک دو صد چندان افزون می کند. دوربین مبایل هم ناتوان از گذشتن از این مناظر.
غروب و قدم زدن با پای برهنه روی شنهای ساحل و پکی عمیق به سیگار و نگاه به افق دریا ، همانجاییکه آسمان به آب می رسد هم ، همیشه و همیشه برایم تازگی داشته و نو باقی مانده.اما این بار در حین قدم زدن به چوبهای فراوانی برخوردم که شب قبل با طوفان دریا به ساحل پرتاب شده بود.
مابین دیناچال و ساحل زیبای گیسوم رودخانه ای به آرامی به دریا می پیونند و هرزگاهی مخصوصا در هنگام طوفان و بارندگی در ارتفاعات ، با خود تکه های چوب و نخاله را همراه آورده و به دریا می ریزد.دریا که خود از قطرات بیشمار آب گرد آمده و به آرامی پذیرای میلیون ها موجود کاملا متفاوت است برخورد کاملا جالبی با این میهمانان ناخوانده دارد که این بار به شدت مورد توجهم قرار گرفت.
تصور کنید میلیونها موجود همزمان در دریا در کنار هم زندگی کرده و با تن دادن به قوانین محکم و لایتغیر میزبان ، محیط قابل تحملی را برای همه ساکنان فراهم آورده و میزبان نیز با سعه صدر فوق العاده همه ایشان را در خود جای داده است. اما همین قطرات بیشمار آب به محض آنکه با نخاله های ورودی مواجه می شوند در ابتدا سعی در حل و هضم ایشان در خود داشته اما در صورت عدم توفیق ، در یک طوفان همه آنها را به بیرون و در کنار ساحل خواهد انداخت.این مکانیسم طبیعت برای حذف عناصر نامطلوب از خود است.
این نشانه مرا به یاد رساله اول جان لاک در خصوص رابطه مردم ، اجتماع انداخت.لاک در این رساله انسان را در هنگام تولد آزاد مطلق دانسته که برای زندگی اجتماعی از بخشی از آزادی های خود می گذرد.این در حقیقت همان هزینه زندگی گروهی است که انسان با از دست دادن بخشی از آزادی مطلق خود به آن دست می یابد.
تکه های چوب تن به قوانین زندگی در دریا نداده و توسط امواج دریا به ساحل پرتاب میشوند .نخاله ها پس از چند روزی احتمالا بازیچه بچه هاشده و در شعله های آتشی که معمولا هر شب روی شنهای ساحل به پا می شود می سوزند.
اما طوفان سبز هم در ذات خود با الهام از طبیعت در یک موج وسیع و میلیونی همه نخاله ها را به ساحل پرتاب کرد و ایشان را در انزوای داخلی و خارجی کامل قرار داد.تا کی در شعله های آتش بسوزند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر