۱۳۸۸ دی ۹, چهارشنبه

هتک حرمت

هتک حرمت انسان را اینجا ببینید
این روزها به شدت تاریخ زده شدم . جوانتر که بودم می خواندم تا به روزگاری دورتر رفته و سرگذشت مردمان را بیاموزم ، از گذشته کشورم و جهان با خبر باشم و بدانم مردمان چه کرده اند و امروز نتیجه چه کاشته ای را درو می کنند.دیدم و خواندم مردمی که باد کاشتند و طوفان درو کردند و مردمی که تجربه اعصار گذشته را بکار بستند و کامران شدند.اما چه سود که امروز خود در تاریخی که خواندم زندگی می کنم و این تکرار کلافه آور همه خوانده هایم را بی ارزش می نمایاند، چراکه خود بازیگر تاریخ از بر کرده شدم.
میرفتم به کشته شدن خلیفه سوم از خلفای راشدین و ترور عثمان که با بر پا کردن پیراهنش ، علم خونخواهی خلیفه را بالا برده و علی را تحت فشار گذاشتند.به صفین رفتم و بالا بردن قرآن بر نیزه ها و خدعه عمربن عاص ، به نهروان و متعصبان مذهبی که علی را کافر شمردند ، به اروپا هم سری زدم و بالا بردن صلیب و کشتن هر آنکه در مقابل خواست کلیسا می ایستاد . بارها و بارها در خیال خود در دادگاه گالیله حاضر شدم و اعتراف او به صاف بودن زمین را با اشک در چشم و خون در دل شنیدم .به بابک و مازیار و کاوه می اندیشم و جانفشانی و رشادت ایشان در مبارزه با استبداد دینی را.
اما به ناگهان به 25 خرداد 88 میرسم و خود را در کنار ندا و سهراب اعرابی و اشکان سهرابی و دهها شهید دیگردیدم.ایشان را وابستگان به خارج ، اغتشاشگر، خارج شده از محور ولایت و فریب خورده نامیدند.گفتند و پرپرشان کردند و به مادران چشم به راه رحم نیاوردند.
در روزهای اخیر نیز خدعه تکراری عمرعاص را بخوبی بکار بستند.عکس پاره کردند و آتش زدند و به پای سبزها نوشتند.در روز عاشورا کف زدند و هلهله کردند و به کام خود و به نام دیگران زدند و این روزها مزدوران مواجب بگیر و شعبان های مدرن را به خیابان ریختند و برای این هتک و بی احترامی های خود ساخته ، از غیرت مفرط !! رگ گردن کلفت کرده و شهر را به غرق کشیده اند.
این گروه با غیرت ارزشی ولایتمدار اما برای کشته شدن مادر و دختری در مهد کودک کنار قرارگاه ثاراله کجا بودند؟در لحظه جان سپردن ندا مشغول خواندن زیارت عاشورا بودند؟در شبهای شکنجه در کهریزک چرا ندای هل من مبارزشان شنیده نشد؟به راستی شیعه علی که از فرو رفتن خلخال در پای زن یهود ، مرگ را بر مرد مسلمان جایز میشمارد ، برای تجاوز به زنان و مردان در زندانهای خلیفه ( بخوانید ولی فقیه) نباید بنالد و چنگ به خاک بزند؟
به راستی با ارزش تر از جان انسان در دنیا چیست؟به آموزه های دینی مراجعه می کنم ، مگر نه آنکه کل آفرینش برای زندگی بهتر انسان فراهم شده است؟ مگر در قرآن نداریم که کشته شدن یک فرد به سان مردن همه بشریت است؟ آیا عملی روحانی تر و با ارزش تر از نجات جان یک انسان می شناسیم؟ پس چرا این همه غیرت برای حفظ جان انسانها هزینه نمی شود؟ما که برای پاره شدن یک عکس فوران غیرت را در خیابانها جاری می سازیم پس چرا برای کشته شدن انسانها چنین نمی کنیم؟ آیا از هتک حرمت انسان بعنوان مراد آفرینش توهینی بالاتر سراغ داریم؟
امروز حامیان خلیفه برای محکومیت اهانت به عاشورا در خیابان جمع خواهند شد اما ایکاش برای کتک خوردن زنان و دختران کشورم با چماق توسط نیروهای ولی فقیه نیز چنین می کردند.ایکاش برای کشتگان نیز اجازه برگزاری مراسم تدفین و ختم می دادند.مجذوبین ولایت کاشکی برای زندگان نیز همین قدر ارزش و بها قائل بودند.
زنده باد زندگی سبز!

آنک قصابانند بر گذرگاه ها مستقر با کنده و ساطوری خون آلود و تبسم را بر لبها جراحی میکنند و ترانه را بر لبهاشوق را در پستوی خانه نهان باید کردخدای را در پستوی خانه نهان باید کرد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر