۱۳۸۸ بهمن ۱۰, شنبه

آمران کهریزک معرفی شدند

در شرایطی که جامعه منتظر دیدن نحوه برخورد با متهمان پرونده کهریزک و در جستجوی برخورد عادلانه و قاطعانه قوه قضاییه با جرایم انجام یافته توسط شاغلان این قوه بود ، ناگهان خبر اعدام دو نفر از جوانان محبوس در زندانها به جرم شرکت در اعترضات همگان را دچار تحیر کرد. اجرای حکم اعدام در ایران می بایست حتما با تایید حکم از سوی ریاست دستگاه قضا و شخص آملی لاریجانی انجام شود.اگر ریاست پیشین این قوه در حوادث پس از انتخابات به نمایش دادگاههای فرمایشی تن داد و مسئولیت آنرا علیرغم همه اعتراضات پذیرفت ، لاریجانی با پیشی گرفتن از وی و با امضای حکم اعدام چهره ای بسیار خشن از خود نشان داد.

جریان اعتراضی در ایران که تاکنون بدنبال سرنخ ماجراهای کهریزک در پی اعمال قانون در خصوص قاضی مرتضوی و از آن بیشتر در پی آمران این فجایع بود اینک ریاست قوه قضاییه را با ساطوری خون آلود در مقابل خود دارد که بدون درنگ حکم خونریزی صادر می کنداعدام این دو نفر از زندانیان که بنا به قرائن ، پیش از انتخابات دستگیر شده و اساسا دخالتی در ماجراهای پس از انتخابات نداشته اند حاکی از عزم جدی سران کودتا برای برخورد با مردم و بطور کلی حذف فیزیکی مخالفان است.

اما باعث شگفتی است که لاریجانی از قربانی شدن مرتضوی و صدها نمونه تاریخی فدا شدن پیاده نظام دیکتاتوری در تاریخ درس نگرفته و عملا پا جای پای مرتضوی و چه بسا خشن تر و خونریزتر از وی گذاشته است.

لاریجانی نمی بایست حکم اعدام صادر کند چون:

اولا جناب لاریجانی برای حضور فعال در صحنه سیاسی زمان خوبی را انتخاب نکرده اند چراکه دیکتاتوری در ضعیف ترین زمان خود روزگار گذرانده و سرمایه گذاری روی این کارت سوخته عملا به معنی عدم درک درست از شرایط است.ضرر این سرمایه گذاری برای ایشان بسیار بیشتر از سایرین است چراکه ایشان در اولین قدم برای همکاری با دیکتاتور فرمان قتل صادر کرده است.

ثانیا عمله های دیکتاتوری اولین قربانیان پس از فرو ریختن آن خواهند بود . قدرت ، ایشان را به سرعت فدا کرده و مسئولیت ها را به گردن وی خواهد انداخت. توجه به ماجراهای 7 ماهه اخیر به خوبی نشان می دهد که دیکتاتور مسئولیت پذیر نیست.قتل ندا و سهراب به گردن انگلیس افتاد ، شکنجه و کشتار کهریزک به نام عوامل نفوذی نوشته شد ، ترور علی موسوی حبیبی به گردن مجاهدین خلق افتاد و له شدن مردم زیر چرخهای خودروی پلیس هم به سارقان خودرو نیروی انتظامی !! نسبت داده شد و در نهایت ترور استاد علی محمدی هم توسط انجمن پادشاهی به گردن گرفته شد.به سادگی می توان دریافت که دیکتاتور در اولین فرصت و به مقتضای فشار های بیشتر، این کشتار ها را نیز به گردن لاریجانی خواهد انداخت و در زمان مقتضی وی را نیز عضوی نفوذی و خودسر معرفی خواهد کرد!!

ثالثا اگر مرتضوی فرمانبردار کودتا شد بخاطر سالها بهره مندی از مواهب قدرت بود اما همسویی لاریجانی با کودتا گران آنهم با گذشت فقط چهار ماه از کسب قدرت جای شگفتی فراوان دارد.مرتضوی که امروز متهم ردیف اول پرونده کهریزک شده ، تا چند ماه پیش مجری اوامر آمران به خشونت بود.برخورد مرتضوی با مطبوعات به تشویق امثال جنتی ها امروز برای وی سپر مصونیت ایجاد نکرده و همین آمران به خشونت ضمن تنها گذاشتن وی از اعمال او نیز انتقاد کرده وآنرا موجبات نگرانی رهبری می دانند.

قدرت اغواگر قربانی دیگری را انتظار می کشد.لاریجانی نیز به مانند برادران خود رنگ تعلق قدرت گرفت و جانبازی قدرت را پیشه کرد.تا کی سر در راه صاحبان قدرت ببازد.

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود

زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر