۱۳۸۸ تیر ۲۶, جمعه

کاش هاشمی رهبر بود

خطبه های این هفته نماز جمعه هاشمی نیز مانند عملکرد او در سالهای پس از انقلاب مواضع مختلفی را برانگیخت و مانند همیشه کسی نسبت به او و حرفهایش بی تفاوت نماند.
شاید من و افرادی شبیه من علاقه داشتیم هاشمی چند قدم جلوتر آمده و مواضع شفاف تری بگیرد و با اعلام مصداقهای مشخص، خواهان ابطال انتخابات شده و یک تنه در این نماز جمعه کار را تمام کند، اما اگر از منظر یک مبارز که به قول خودش 60 سال همراهی با آقای خمینی داشته و برای رسیدن نظام به این شرایط عمر خود را صرف کرده و استوانه نظام نام گرفته و از ابتدا خود را شخصی فراجناحی معرفی کرده، همین حد موضع گیری برای شروع کافی بود که همین نیز موجبات عصبانیت حامیان احمدی نژاد را ایجاد کرده که در اظهار نظرهایشان کاملا مشهود است.
ظرف یک ماه گذشته تقریبا دو توقع بزرگ از هاشمی در میان معترضین مشهود بود ، خواسته اول از او برخورد با اشتباهات فاحش رهبری و حمایت شگفت انگیز او از احمدی نژاد و به قول اکبر اعلمی، کاندیدای رد صلاحیت شده ریاست جمهوری، خروج رهبری از محور عدالت در قالب رئیس مجمع خبرگان رهبری بود که وظیفه ذاتی این نهاد نظارتی است و دوم مداخله وی بعنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این بحران بعنوان نهادی بی طرف برای حل وفصل مسئله .

هاشمی مجددا و برای چندمین بار هوش و ذکاوت ذاتی خود را درسیاست و مدیریت بحران نشان داد و در دو خطبه نماز جمعه این هفته تمام مطالبات مردم از دو نهادی که وی بر مسند ریاست آن تکیه زده را در قالب تذکرات جدی اعلام کرد.
خطبه اول او که با سخنانی درارتباط با تاریخ صدر اسلام بود، دو فراز بسیار جدی داشت.فراز اول زمانی بود که وی به نقل از آخرین روز حیات پیامبر وطلب حلالیت و خداحافظی او از مردم اختصاص داد، که با بغض شدید وی همراه شده به نوعی یادآوری خداحافظی و وصیت سیاسی هاشمی بود ، اما زمانی که او با تاکید فراوان در صحت روایت های نبوی در خصوص تایید مردم برای انتخاب ولی مسلمین در هنگام کسب قدرت سخن گفت ، کاملا برای حاکمیت و به خصوص رهبری سیگنالهای مشخصی داشت.این تذکرات وقتی جدی تر شد که هاشمی اعلام کرد این سخنان از کسی است که سابقه 60 ساله در مبارزات داشته و میداند که اهداف امام خمینی در انقلاب چه بوده است ،و با این موضع گیری به نوعی تفوق سیاسی خود را به خامنه ای به رخ کشیده و انحراف از مسیراصلی انقلاب توسط وی را ترسیم نمود و عملا پاسخ مثبتی به توقع مردم در ارتباط با وظایف او در مجمع خبرگان رهبری داد.
اما فراز دوم سخنان او در ارتباط به بازگرداندن اعتماد مردم از طریق راه حل های مورد اشاره وی نیز حایز اهمیت فوق العا ده ای بود که تا چراغ سبز وی برای تغییر قانون هم پیش رفته و با اعتراضهای علنی به شورای نگهبان و حمله های جدی او به صدا و سیما خاتمه یافت و به این شکل هاشمی پاسخ مطالبات و توقعات مردم از مجمع تشخیص نظام را نیز داد.
اما شاید تلخ ترین بخش سخنان هاشمی برای معترضین، وقتی بود که وی با حمله به شورای نگهبان بدلیل بهره نبردن از فرصت اضافی برای کمک گرفتن از بزرگان در حل مناقشه ، گفت که ما از این مرحله گذشتیم و در حقیقت به نوعی انتخابات را تمام شده تلقی کرد.
در مجموع آنچه از هاشمی بعنوان یک سیاستمدار با هوش انتظار می رفت در این خطبه ها شنیده شد و نشان داد که درک بهتری نسبت به رهبری از اوضاع داشته و قبای رهبری به قامت او برازنده تر بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر