۱۳۸۸ مرداد ۴, یکشنبه

بالاخره پس از یک هفته، ماجرای انتصاب و عزل اسفندیار رحیم مشایی بعنوان معاون اول رئیس جمهوری پایان یافت وپرونده این ماجرا که از آن بعنوان آزمون میزان ولایتمداری رئیس دولت یاد می شد مختومه اعلام شد.احمدی نژاد یک هفته پس از نامه رهبری و همزمان با رسانه ای شدن آن مبنی بر عزل رحیم مشایی اقدام به عزل معاون اول خود نمود و بلافاصله طی یک نامه ، او را بعنوان مشاور و رئیس دفتر خود منصوب نمود .دستپاچگی در این نامه تا جایی است که دربخشی از آن تولد امام حسین و یاران با وفایشان با هم مورد استناد قرار گرفته است و اینچنین برداشت میشود که همه شهدای کربلا در یک روز به دنیا آمده اند!!!. بدین ترتیب دولت دهم قبل از شروع بکار ، اولین تغییر را در کابینه خود تجربه کرد تا کماکان بعنوان رکورد دار جابجایی و عزل و نصب در بین تمام دولتهای پس از انقلاب باشد.با پایان یافتن این غائله خود ساخته ،می توان به دونکته در آن پرداخت.



اول : یکی از اصلی ترین شاخصه های اصولگرایی پایبندی به "ولایت مطلقه فقیه "در بین افراد منتسب به این جریان فکری است .بالطبع پسوند مطلقه در این ترکیب حکایت از پذیرش بی چون و چرای فرمان رهبر داشته و تاخیر در آن ، آنهم به مدت یک هفته توسط رئیس دولت کاملا اصولگرا قابل توجیه نبوده و با اصل فوق منطبق نیست. میزان ناخرسندی از تاخیر دولت در اجرای فرمان رهبری را می توان در سایت " الف" متعلق به احمد توکلی ، عضو هئیت رئیسه مجلس دید ،که با گذاشتن یک کرونومتر و تقویم برای شمردن فاصله بین زمان انتشار فرمان رهبری تا اجابت آن توسط دولت مشاهده نمود. البته کارنامه رئیس دولت در این پرونده چندان موفق نبود چراکه با تمام این بگیرو ببند ها نهایتا رحیم مشایی توسط احمدی نژاد عزل نشده و خود استعفا داد.


دوم: اما نکته جالبتر، نامه آقای خامنه ای به احمدی نژاد بود.این نامه که به حکم حکومتی معروف است ، نه تنها تایپ نشده بود که حتی مقام رهبری زمانی برای ویرایش آن هم اختصاص نداده بودند .در این نامه آقای خامنه ای کلمه "جناب" که می بایست قبل از نام رحیم مشایی آورده می شد را با اضافه کردن ابرو به جمله افزوده و حتی وقتی برای نوشتن مجدد نامه هم در نظر نگرفته بودند .نکته جالب اینکه نوشتن نامه با دستخط واقعی در شرایطی مطرح است که به سلامت عقل و کنترل حواس نویسنده نامه اطمینان نباشد که در خصوص فتوای جدید آیت الله منتظری و در پی تشکیک روزنامه کیهان در سلامت عقل ایشان بدلیل کهولت سن ، این ماجرا تکرار شده و ایشان برای احراز صحت نامه خود ، مجددا پاسخ استفتاء را با دستخط خود دادند.اما در مورد آقای خامنه ای ظن به سلامت عقلی ایشان وجود نداشته و دلیلی برای اینگونه نامه نگاری نیست.


به باور من ، کم اهمیت بودن دولت نزد آقای خامنه ای و یا اکراه ایشان از نگارش چنین نامه ای می تواند اصلی ترین دلایل این چنین مکاتبات باشد .در حقیقت یا آقای خامنه ای موافق این تصمیم احمدی نژاد بوده اما بخاطر فشار نمایندگان اصولگرای مجلس و روحانیون بلند پاپه علیرغم میل باطنی اقدام به چنین کاری کرده و یا اساسا احمدی نژاد در محاسبات آقای خامنه ای و کودتاگران جایگاهی نداشته وصرفا تحصیلدار و یا تدارکاتچی آنهاست وبالطبع نامه نگاری رسمی با چنین عضوی در دولت نیاز به طی تشریفات اداری ندارد .


تصور کنید نامه ای از بالاترین مرجع قدرت به رئیس اجرایی یک کشور که مدعی است 24 میلیون رای را در سبد دارد، ارسال میشود . این نامه بدون مهر ، بدون سر برگ ، بدون شماره ثبت و هر گونه تشریفات اداری ارسال شده و کپی آن در اختیار رسانه ها قرارمی گیرد.آیا این نوع دیالوگ کتبی بی احترامی به 24 میلیون رای مورد ادعای آقایان نیست؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر