۱۳۸۸ تیر ۱۰, چهارشنبه

اگر کاندیدای شما در انتخابات پیروز نشود چه می کنید؟

این سئوالی بود که همه مجریان تلویزیون ایران از لحظه شروع بکار صندوق های رای گیری در نقاط مختلف ایران از حاضران در پای صندوقهای رای پرسیده و بصورت زنده در تمامی شبکه های ایران پخش می شد .با نگاهی به این موضوع می توان فهمید که اتاق جنگ روانی پیش از کلید خوردن پروژه عملی کودتا مقدمات آماده سازی افکار عمومی برای عملیاتی کردن آنرا همزمان با شروع به رای گیری در صبح 22 خرداد آغاز می کند .اما در حالیکه 2 ساعت پس از اتمام زمان رای گیری ، کلاهبرداری دولتی بصورت عیان مشخص شد ، اطاق جنگ روانی به ریاست حسین شریعتمداری ، مدیر مسئول روزنامه کیهان و تیغ برنده رهبری ، به شدت از غافله عقب ماندند.دلیل آن نیز محاسبات اشتباه مدیران بحران ساز در تعریف مسئله بود.برنامه ریزان کودتا موضوع را در حد و اندازه کوی دانشگاه یافتند که با بستن خیابانهای منتهی به امیر آباد ختم به خیر!!! شد.اما این موضوع به بحران عمومی تبدیل شد و صدای رسوایی آن قابل اغماض نبود.اتاق جنگ روانی برای منحرف کردن اذهان ،پروژه خود را با یک انفجار ساختگی در مرقد آقای خمینی شروع کرد که از قضا نه تنها وسعت جهانی نیافت ، بلکه در داخل ایران نیز با تمسخر مواجه شد. شخصی که قصد انفجار انتحاری دارد، با بمب صوتی !!! در خلوت ترین روز در اماکن زیارتی، به مرقد رفته و در کفش خانه!!! اقدام به انفجار می کند.حاصل این عملیات محیر العقول 3 زخمی است. حال آنکه در همان لحظه نقاط بسیار پر ازدحام در مرکز شهر تهران وجود دارد که مستعد انجام عملیات تروریستی است.دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی ایران نیز بدون معرفی عامل یا عاملین و اعلام انگیزه آنها ، با بی اعتنایی کامل از ماجرا می گذرند.با ناموفق شدن این پروژه ، بحث انجام کودتا و انقلاب مخملی مطرح میشود. حال آنکه حضرات خود با مصادره رای مردم کودتایی وسیع تر را به انجام رسانده بودند.ضمن اینکه با اعلام چنین طرحی ، اولین نهادی که مورد اتهام واقع شد شورای نگهبان بود که مسئول تایید صلاحیت کاندیدا است.از طرفی میر حسین موسوی که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و مورد انتخاب رهبری است ، چگونه می تواند مجری انقلاب مخملی باشد؟ که اگر هست انتخاب رهبری نیز مورد سئوال بوده و عملا دلیلی بر عدم آگاهی و جهل رهبری است .پروژه بعدی اتاق بحران، حمله به کشورهای غربی بعلت موضع گیری آنها در مسائل داخلی ایران بود که تاکنون ادامه یافته و با پشتکار عجیبی دنبال میشود.این مسئله تا بجایی پیشرفته که در حال حاضر بحث خروج سفرای غربی از ایران و کاهش سطح روابط مطرح است.آنچه بنام دخالت دول غربی در مسائل داخلی ایران مطرح شده ، واکنش کشور های غربی نه به نتیجه انتخابات که به شنیدن صدای مردم معترض و عدم توسل به خشونت دولتی علیه مردم می باشد که این حق دهها بار توسط حاکمان ایران در خصوص مسائل فلسطین و لبنان مورد تایید قرارگرفته و بنام دفاع از مظلوم مورد استفاده واقع شده است.همزمان ، رزمایش ارتش در منطقه دریای عمان نیز انجام شد و تسلیحات جدید به همراه جنگنده های اف 4 و سوخوی 28 !!! مورد آزمایش قرار گرفت. برای همه کارشناسان نظامی روشن است که نمایش این جنگنده ها بعنوان توان نظامی ایران امری کاملا مضحک بوده و بهره برداری از آنها در یک مانور رزمی ، اعتباری برای کشورمان به ارمغان نخواهد آورد. با جمع بندی این رفتارها به نظر نمی رسد که این پروژه در حد یک مسئله داخلی و صرف انتخابات ریاست جمهوری باشد .ظاهرا انزوای ایران بطور کامل و حرکت در الگوی کره شمالی و عدم التزام به تمام قواعد بین المللی تا رسیدن به تولید انبوه بمب اتمی و حفظ قدرت با داشتن دست بالا در مذاکرات ، هدف کاخ رهبری است که تنها گزینه برای اجرای چنین پروژه ای احمدی نژاد است . با این فرمول دلیل حمایت همه جانبه آقای خامنه ای از ایشان مشخص میگردد چراکه احمدی نژاد به خودی خود تا این حد ارزش طرفداری و خرج آبرو ندارد و خود آقایان و شخص خامنه ای نیز از این موضوع بی اطلاع نیست.هدف از این نوشتار پیش بینی اهداف آقایان نیست. قصد از ذکر این مطالب باز گرداندن افکار عمومی و تمرکز مجدد روی مسئله تقلب در انتخابات است که مخصوصا در داخل ایران در سایه این حرکات به فراموشی سپرده نشود.انتخاباتی که در آن 50 حوزه بیش از 100% واجدین شرایط برگه رای داشته و 170 حوزه دیگر نیز بیش از آمار میانگین برگه رای دارد.انتخاباتی که تکلیف صد هزار برگه رای آن هنوز مشخص نشده است و معضلاتی دیگری بهمراه داشته که همگی بر آن واقفیم.کلاهبرداری دولتی در این انتخابات را فراموش نکنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر